معرفي برترين ها معرفي برترين ها .

معرفي برترين ها

پرتو چيست؟ (ساخت و ساز) – انواع تيرها چيست؟


انواع تيرها چيست؟
پرتو ; عناصر سازه‌اي كه كف‌ها را در مواجهه با بارهاي عمودي و بارهاي افقي مانند زلزله و باد در سيستم حامل بتن مسلح نگه مي‌دارند و از انتقال بارها به فونداسيون توسط ستون‌هاي حامل عمودي اطمينان مي‌دهند. علاوه بر اين با اتصال ستون ها به يكديگر، يك قاب را در سيستم حامل تشكيل مي دهند.
لنگر خمشي، نيروي برشي، لنگر پيچشي و نيروي نرمال ممكن است در تيرها بسته به الگوهاي پشتيباني و بارگذاري رخ دهد.
طراحي نيروي فشار محوري براي اندازه و تجهيز عضو سازه به عنوان تير طبق TS500.
N d ≤ 0.10 Ac f ck
شرط بايد رعايت شود در غير اين صورت اين عناصر به صورت ستوني ابعاد و مجهز مي شوند.
تيرها معمولاً محور افقي هستند ، اما در مكانهايي مانند ساختمانهاي صنعتي نيز مي توان تيرهاي شيب دار ايجاد كرد. در اين بخشها ، جايي كه منطقه فشار بتن گسترش يافته است ، از آنجا كه بتن ريزي معمولاً همراه با دال انجام مي شود ، صفحه را جدول مقطع مي نامند. تيرهاي قسمت ميز كاملاً متداول هستند.
سطح مقطع تيرهايي كه به طور مكرر در سازه هايي مانند ساختمان ها استفاده مي شود در زير نشان داده شده است.
مقاطع تيربخش هاي تير
موقعيت تيرها نسبت به يكديگر در پلان و لحظه اينرسي ، تكيه گاه دال يا تير ديگر را تعيين مي كند. به عنوان مثال، از آنجايي كه جابجايي عمودي يك تير با يك ممان اينرسي كوچك كوچكتر خواهد بود، آن را با جابجايي عمودي بزرگ پشتيباني مي كند. علاوه بر اين، از آنجايي كه بار تير نگهدارنده بزرگ خواهد بود، سطح مقطع بزرگ تضمين مي كند كه پذيرش به طور خودكار انجام مي شود.
در برخي موارد لنگر خمشي ناشي از بار زياد در تير نگهدارنده با افزايش آرماتور جبران مي شود. از آنجايي كه افزايش آرماتور اندكي ممان اينرسي مقطع را تغيير مي دهد، تشكيل تكيه گاه امكان پذير نيست. در جايي كه انتظار مي رود تكيه گاه باشد، تير مورد حمايت بايد به ميزان قابل توجهي كمتر از تير تكيه گاه جابجا شود. بنابراين سطح مقطع و آرماتور آن بزرگتر از ديگري خواهد بود. عموماً به تيرهايي كه ساير تيرها را نگه مي‌دارند و ستون‌ها را به هم متصل مي‌كنند، تيرهاي اصلي مي‌گويند (Celep and Kumbasar, 2001).شرايط مقطع تيربر اساس آئين نامه زلزله ساختمان تركيه، شرايط مقطع تير در زير ذكر شده است.
عرض بدنه بايد حداقل 250 ميلي متر باشد.عرض تار نبايد از مجموع ارتفاع تير و عرض ستون يا ديوار عمود بر تير محل اتصال آن تجاوز كند.ارتفاع نبايد كمتر از 3 برابر ضخامت دال و كمتر از 300 ميلي متر باشد.عناصري كه اين نياز را برآورده نمي كنند همراه با عناصر كف در تحليل مدل سازي مي شوند و به عنوان تيراهن تجهيز مي شوند، اما به عنوان تير قاب در نظر گرفته نمي شوند.ضمناً ارتفاع نبايد بيش از 3.5 برابر عرض تنه باشد.در صورتي كه ارتفاع بيش از 1/4 دهانه آزاد باشد، در امتداد ارتفاع تير در دو طرف بدنه تيرآهن، آرماتورهاي طولي شبكه قرار مي گيرد.مجموع مساحت آرماتور طولي تار نبايد كمتر از 30 درصد از مجموع مساحت آرماتورهاي طولي بالا و پايين در قسمت هاي تكيه گاه راست يا چپ باشد.قطر آرماتور بدنه نبايد كمتر از 12 ميلي متر و فاصله آن نبايد بيشتر از 300 ميلي متر باشد.ضربدرهاي بدنه افقي بايد در فواصل بيش از 600 ميلي متر در امتداد ارتفاع تير و 400 ميلي متر در امتداد محور تير قرار گيرند.مشابه بستن ميلگردهاي طولي، همان الزامات بايد در مورد بستن ميلگردهاي بدنه اعمال شود.اين محدوديت‌ها در عرض و ارتفاع تيرآهن براي تيرهاي بتن آرمه كه به ستون‌ها متصل مي‌شوند، تيرهاي اتصال ديوارهاي برشي تير پيوندي (توخالي) و تيرهاي ثانويه وارد شده به تيرهاي قاب به غير از نقاط اتصال تير اهن ستون و تير الزامي نيست.در عناصر سيستم سازه اي كه بايد به عنوان تير اندازه و مجهز شوند، نيروي فشار محوري طراحي.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۳ آبان ۱۴۰۰ساعت: ۱۰:۵۲:۰۷ توسط:هيچكس موضوع: